چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۹۸

ذهن متوهم مذهبی

وقتی به سخنان و نوشته های بعضی ها - خصوصا در حوزه زبان فارسی - بر میخورم، می بینم نگاه ها چقدر کج و ناقص است، تاسف می خورم. در عصری که ساینس همه چیز را دگرگون کرده است خیلی ها هنوز باور دارند خدای است که همه چیز در دست اوست. وقتی بدن، این فیزیک بیولوژیکی تحت تاثیر محیط قرار میگیره و ملتهب میشود، دلیلش را به خدا ارجاع میدهند. برایش روح میسازند و بال و پر می دهند. این ذهن مذهبی چقدر زندگی و محیط مان را متوهم ساخته است. 

شنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۸

شب خوبی

امشب در حاشیه واشنگنتن دی سی هستم. شب خوبی است. بهتر از این نمی تواند باشد. 

جمعه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۸

پست عمه سنگری در باره پسر بی تربیت

من از این به بعد وبلاگ های فعال را می خوانم و تا حدی کوشش میکنم اینجا چیزی بنویسم. امروز تازه وبلاگ عمه سنگری را یافتم. چند تا یادداشتش را خواندم. خیلی روان و زیبا مینویسد. لذت بردم.
یادداشت اخیرش را بخوانید. در مورد یک تجربه تلخی نوشته. من ناراحت شدم. متاسفانه بعضی ما افغان اینطوری هستیم. به گفته ایرانی ها ما بی جنبه ایم. من متاثر شدم از اینکه عمه ی ما اینطور برش بی احترامی شده است. من دقیقا درک می کنم او در چه وضعیتی قرار داشته، اگر من می بودم شاید یک بیخ گوشی محکم حواله آن بچه بی ادب می کردم. 

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۸

پادکست گوگل

امروز تازه دریافتم که گوگول سرویس پادکست هم دارد. به این لینک سر بزنید اگر علاقمند بودید دانلودش کنید. یک برنامه توسط شانکار ویدانتام در NPR ثبت میشه بنام "خرد پنهان" (hidden brain)، پیشنهاد میکنم یک بار بشنوید. هرچند من با خیلی چیزهای که تولیدکننده آن انجام میده موافق نیستم اما برنامه هایش در کل با کیفیت است. من با روش کار او مشکل دارم نه محتوای آن.
برنامه ها معمولا روی موضوعات مختلف از جمله سکس، جنسیت، مذهب و فرهنگ هاست البته از منظرهای مختلف از جمله ساینس، روانشناسی و فلسفه ای تکامل بشری. کسانی که در برنامه ها دعوت می شوند اساتید دانشگاه ها و یا کسانی هستند که در این موضوعات تحقیق آکادمیک کرده اند. برای یک بار شنیدن می ارزد.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۸

آخ درد شکم

چند روزه شکم دردم. میدانم مشکلش چیست اما از سر لجاجت دوا نمی خورم. امروز رفتم دوش، نیمه راه شکمم درد گرفت، مجبور شدم نصف راه را قدم بزنم. در کنار پیاده رو دراز کشیدم. برای چند دقیقه خوابم برد. با زنگ بایسکل بیدار شدم بعد راه برگشت را پیش گرفتم. شکم دردی چیزی بدی است. من هرگاه غذای هندی یا چینای میخورم، انتظار ناراحتی معده ام را باید بکشم. از غذای تند و مرچدار هندی خیلی وقت است که فاصله گرفته ام. اما غذای چینای برعکس شکر میاندازند، حتی همان سوی ساس شان شکر دارد. 

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۸

تمرین علیه فراموشی

امروز، تازه متوجه شدم که من نمی توانم به راحتی فارسی بنویسم. نه اینکه فارسی من خوب بود، همان مقداری که بلد بودم هم کم کم از یادم میرود. اینجا می خواهم برگردم و از هر چیزی بنویسم. خوبی نوشتن در اینجا این است که کسی نه لایک می کند و نه زیاد علاقه مند هست کامنت بنویسد. من که تا حدی می خواهم از فضای اجتماعی دور باشم، این فضا بهترین جایی خواهد بود برای تمرین علیه فراموشی زبان مادری. 

contact

نام

ایمیل *

پیام *