جمعه، دی ۰۲، ۱۴۰۱

تعبیض قومی و دلیل بستن دانشگاه ها بر روی دختران

برای طالبان دلیل بستن دانشگاه ها جدا از اینکه یک مسیلهء عقیدتی است یک مسيله ای دیگر هم است که خیلی ها می دانند اما حاضر نیستند در تلویزیون و مطبوعات در موردش صحبت کنند. آن این است که بستن در دانشگاه ها بر روی زنان ربطی به تبعیض قومی و قبیله ای دارد. تعداد دختران پشتون در دانشگاه ها کشور خیلی کم است. اکثر دخترانی که به دانشگاه ها می روند از میان خانواده های هزاره ها و تاجیک هاست. دختران آنها بیشتر مکتب و مدرسه می روند. به یاد داریم که سال گذشته عمران خان گفته بود "پشتون های افغانستان نمی خواهند دختران شان مدرسه بروند. این فرهنگ آنهاست و ما باید به آن احترام بگذاریم. ما همین مشکل را در مناطق قبایلی پاکستان داریم." این شاید تا حدی دقیق باشد. چیزی که گرداننده صفحه ۲ بی بی سی در این برنامه به آن اشاره کرد. اما مهمانان برنامه درست موفق نشدند به آن پاسخ بدهند.

حرف شکریه بارکزی تا حدی درست است اما دقیق نیست چون درست است زنان پشتون دوشادوش مردان در مزارع کار می کنند اما این کارکردن بر اساس اهمیت دادن و یا احترام گذاشتن به زنان و حقون آنها نیست بلکه از روی نیاز اقتصادی، بهره کشی و کنترول است. میدانیم که مسیله روی آوردن هزاره ها به آموزش به یک موضوع سیاسی و حیثیتی در میان پشتون ها تبدیل شده بود که باعث شد دست به تبعیض سیستماتیک بزنند. ورود به دانشگاه ها را سهمیه بندی کردند. دختران هزاره ها را از خوابگاه ها اخراج کردند، و خیلی محدودیت های دیگر بر آنها اعمال کردند. بهرحال، من فکر می کنم، موضوع بستن دانشگاه ها بر روی دختران باید از نگاه تبعیض قومی و قبیله ای بررسی شود نه عقیدتی و سیاسی هرچند ممکن است مهم باشد اما نقشش کمرنگ است.

یکشنبه، آذر ۲۷، ۱۴۰۱

فوتبال و استعمار

من خوشحال شدم که تیم ملی فوتبال آرژانتین با پیروزی مقابل فرانسه قهرمان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر شد. من از شایستگی و از بهترین بازیکن ها و ستاره های آرژانتین می گذرم، یک چیز دیگر برای من حايز اهمیت است. اتفاقا این اصل همیشه در پس ذهنم است. و آن اینکه فوتبال جدا از اینکه یک سرگرمی است سیاسی و تاریخی هم است. آرژانتین یک کشوره مستعمره بوده است. من آرزو می کردم مراکش بالا می آمد و مقابل فرانسه استعمارگر می ایستاد ولی خوب بدی آرزو این است که فقط آرزو باقی می ماند. امیدوارم روزی مراکش به مرحله نهایی برسد. 

پنجشنبه، آذر ۱۷، ۱۴۰۱

دقیق و جامع

میدانید، گاهی وقت از بسکه ما زیاد می دانیم در باره چیزی و کسانی، نمی توانیم آنرا موجز و جامع ارایه کنیم. مثلا وقتی در باره طالبان صحبت می کنیم، نمی توانیم آنرا خلاصه تر و دقیق تر ارایه کنیم که هم خود مان راحت شویم و هم طرف چیزی دستگیرش شود. حالا آن جزییات به کنار. گاهی وقت خوب است ما به دیگران نگاه کنیم، ببینیم آنها در باره ماه و آن کشور مفلوک چه می گویند. من اخیرا اخبار در مورد هک خبرگزاری فارس را دنبال می کردم و از قضاء گذرم به مقاله ای در وب سایت افغانستان انترنشنال افتاد که فکر می کنم همه باید بخوانند. جدا از اینکه خیلی چیزهای دیگر که در این مقاله ذکر شده است دستگیر آدم می شود، یک پاراگراف حایز اهمیت است چون این پاراگراف بصورت دقیق و جامع صورت ذاتی طالبان را توضیح می دهد. شما کافی است همین پاراگراف را حفظ کنید و به دیگران بگویید و بعدش والسلام.

بهادر امینیان معتقد است که گروه طالبان یک فاجعه و باعث شرمساری افغانستان و مسلمانان است. او می‌گوید: «طالبان برای شیعیان افغانستان فاجعه اندوه‌بار بوده است. برای زنان یک کابوسی دامنه‌دار است. (آن‌ها) اصلاً زنان انسان نمی‌دانند... طالبان برای زبان فارسی مصیبت غیرقابل جبران است. طالبان برای جوانان ناامیدی مطلق است. برای فرهنگ و تمدنی ایرانی خانمان برانداز است. برای اقوام افغانستانی به ویژه تاجیک و ازبک فلاکتی ادامه دار است. برای اسلام و مسلمانان می تواند یک شرم باشد، باعث سرشکستگی باشد؛ برای پاکستان عموما یک فاجعه و (باعث) تجزیه است. برای آمریکا میراثی شرمسارانه است. یعنی طالبان یک موجود غیرقابل تحمل است. برای اقتصاد ایران رکود کسادی است».

سه‌شنبه، آذر ۱۵، ۱۴۰۱

بازبینی و اصلاح

ما باید به همه دانستنی های مان نسبت به افغانستان و تاریخ آن شک کنیم، بازبینی کنیم و سرانجام اصلاح. یک نمونه آن همین سرود "وطن عشق تو افتخارم" هست. ما می دانیم که در راه وطن جان نمی دهیم. منظورم اینجا هزاره هاست. برای هزاره ها، افغانستان هیچ وقت وطن نبوده و وطن نخواهد شد. ادعای جان نثاری برای آن وطن معنی نمی دهد وقتی تو شهروند درجه چندم باشی و محکوم به نسل زدایی/نسل کشی باشی. ما باید این آهنگ را از یاد ببریم و هیچ آن را نشنویم. ما را دچار تضاد تاریخی و سیاسی می سازد. ما باید در برابر پروپاگندایی فرهنگی که ساخته قوم و اقوام غالب هست ایستادگی کنیم. افغانستان هیچ وقت برای هزاره ها افتخار نخواهد بود و ادعای جان دان در راهش چیزی نیست جز فریب و ساده لوحی. برای رسیدن به حق، به آنچه که یک انسان هزاره منحیث یک شهروند نیاز دارد رسیدن به این خودآگاهی است که اول باید به دانستن و درک خود نسبت به افغانستان و تاریخش شک کند. این فرصت راه را برای بازبینی و اصلاح دیدگاه و درک خود نسبت به جامعه و تاریخ باز خواهد کرد. این چیزی است که ما هزاره ها در این مرحله از تاریخ نیاز داریم.

contact

نام

ایمیل *

پیام *