‏نمایش پست‌ها با برچسب مهاجرت. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مهاجرت. نمایش همه پست‌ها

شنبه، فروردین ۲۷، ۱۴۰۱

اشکال در تعریف مهاجرت

امروز از سر همدردی خواستم  با یک مهاجر اوکرانی نگرانی ها و دشواری ها و لذت های مهاجرت و مهاجر بودن را در میان بگذارم. ناگاه متوجه شدم، من، مهاجر افغانستانی، با چندین لایهء زمخت تروپ و کلیشه ها کاملا با یک مهاجر چشم آبی، بلوند و سفید و مهمتر از همه مسیحی زمین تا آسمان فرق دارم. اینجا بود که من متوجه شدم کلمه مهاجر شاید ما را نتواند درست تعریف کند. آنکه می گوید مهاجر داریم تا مهاجر، به این امر منسوب است.

چهارشنبه، دی ۰۸، ۱۴۰۰

به ادامه توهم "خانه"

خانه یک توهم است. خانه می تواند هر کجا باشد. ما خانه ابدی نداریم جزء گور. همانجا هم ابدی نیست. میهن که ما برش خانه میگویم یک مفهوم انتزاعی ملی گرایانه و سیاسی است. این ها برساخت مرزبندی های فرهنگی و سیاسی جهان مدرن است. یک نگاهی به این مرد مراکشی، ابن بتوته، بیاندازید، ببینید این آدم از کجا به کجاها سفر نمی کند. در طی بیشتر از سه دهه، هرجاه می رود آنجا را خانه اش انتخاب می کند. در خاطره اش فقط در یک جایی می نویسد که دوری از پدر و مادر سخت بود. جز آن چیزی از فرهنگ و دیار و چیزهای لوکسی که ما امروز می نویسم او سخن به میان نمی آورد. ما هم می توانیم ابن بتوته مدرن باشیم. آنچه در افغانستان بود از دست رفت. دیگر فکرش را نکنیم. افغانستان برای مان وطن نخواهد شد. در طی ۱۰۰ سال آینده، اگر طالبان و پشتون های انتحصارگر افغانستان را جایی غیرقابل سکونت نکنند، تغییرات محیطی آنرا فراهم خواهد کرد. در طی ده سال آینده اگر در هزاره جات خشکسالی به همین منوال ادامه پیدا کند، شاید همه از قریه های شان کوچ کنند.

سه‌شنبه، دی ۰۷، ۱۴۰۰

توهم "خانه" و "وطن"

 حقیقتا چیزی بنام "خانه" و "میهن" و یا "وطن" وجود ندارد و بصورت تاریخی وجود نداشته است. این ها توهمات مرزبندی های سیاسی جهان مدرن است که در دو صد سال اخیر توسط اروپایی ها ایجاد شده است. آنها از هر طریقی برای جوامع شان جامه دوختند برای انحصار فرهنگ، زبان و مهمتر از همه مردم. تا همین اوایل قرن بیستم، کشورهای در خاورمیانه و آسیا و خیلی از این مرزهای که امروز است وجود نداشت. 

این را به این خاطر نوشتم که بگویم ما انسانها همیشه مهاجر بودیم و مهاجر خواهیم بود. اجداد مان از آفریقا سفر کردند، رفتند آسیا، خاور میانه و بعضی رفتند طرف اروپا. بهر دلیلی امروز و فردا مهاجر خواهیم بود، یا به دلیل جنگ و یا دلیل کمبود منابع و تحولات محیطی. 

بدینسان، بهتر است اندک اندک توهم "میهن" و "وطن" پرستی را از ذهن مان دور کنیم. اینها برساخت سیاست های ملی گرایانه و انسان ستیزانه است که ما را به اقلیمی منحصر می کند که دیگر بصورت فزیکی در آن قرار نداریم. مشخصا، اینجا منظورم مردم هزاره است. ما از سرزمین های مان خیلی وقت هاست راند شده ایم. افغانستان برای مان فقط یک تعلق فزیکی است. بقیه تعلقات و احساسات مان را با خود می بریم هر جا باشیم. به همین خاطر است که من شخصا سالهاست از افغانستان بریده ام. جز صورت فرهنگی، چیز دیگری از آن سرزمین در من وجود ندارد. تا حال، هر جایی بودم، آنجا را خانه برگزیده ام.

contact

نام

ایمیل *

پیام *