این متن زیر را اسد به من فرستاد. اسکرین شات زیر از یکی از صفحات کتاب ترجمه شده هاروکی موراکامی بنام "کافکا در ساحل" گرفته شده است. کتاب در ایران ترجمه شده و ظاهرا مترجم آن مهدی غبرایی است. ممکن است کسانی دیگر هم ترجمه کرده باشند ولی من تنها به نام این آقا برخوردم. غبرایی عنوان کتاب Kafka on the Shore را "کافکا در کرانه" ترجمه کرده است.
میدانیم که در ایران کتابها سانسور می شود. کتاب صد سال تنهایی را من یک بار به فارسی و بعد دوبار به انگلیسی خواندم. بعد متوجه شدم که در ترجمه کتاب چه بلای روی آن آورده اند. قصد شان این بوده که اسلامی اش کنند. بنام اسلامی کردن موضوعات مهم و حساس کتاب را سانسور کردند و همین روش تا الان در ایران ادامه دارد.
نمونه آن همین بریده ای زیر است که از صفحه فارسی شده ای کتاب هاروکی موراکامی برداشته شده است. این نوع ترجمه نه تنها ضربه به خود اثر و بی احترامی به نویسنده آن به شمار می رود بلکه بی حرمتی به ادبیات و هنر ترجمه است. ترجمه فارسی آن ظاهرا از انگلیسی به فارسی برگردانده شده است.
کسانی که کتاب های چاپ و ترجمه شده در ایران را می خوانند متوجه باشند که آنها اکثرا تحریف و تعدیل و یا سانسور شده است. کتاب هاروکی موراکامی هم یکی از نمونه های است که در عصر ما اتفاق میفته.
متن ترجمه شده به فارسی در ایران
متن اصلی به انگلیسی:
Haruki Murakami, Kafka on the Shore, Translated from the Japanese by Philip Gabriel, 2005, p 127.
ترجمه درست و دقیق متن به فارسی:
«اما خودت میدانی که این آرامش دوام نمیآورد. همانند جانوری که خستهگی را نمیفهمد، به هر کجا روی در تعقیب توست. آنها در اعماق جنگل بهتو سرک میکشند. سختجان، جبار، سنگدل و خستهگیناپذیرند و دست از سرت بر نمیدارند. شاید بتوانی خودت را کنترل کنی، خودارضایی نکنی، ولی در نهایت به عنوان یک خوابِ جنسی خیس به سراغت خواهند آمد. ممکن است خوابِ تجاوز به مادر یا خواهرت را ببینی. چیزی نیست که در اختیار تو باشد. نیرویی است فراتر از توان تو. یگانه کاری که از دستت بر میآید این است که آن را بپذیری. تو از تخیلات میترسی. و حتا بیشتر از آن از خوابهایت میترسی. از مسئولیتهایی که در عالمِ خواب دامنگیرت میشوند. ولی باید بخوابی و خوابدیدنها بخشی از خواباند. در عالم بیداری میتوانی تخیلات را سرکوب کنی. اما نمیتوانی خوابهایت را سرکوب کنی». منبع: اسد بودا.
“But that calm won't last long, you know. It's like beasts that never tire, tracking you everywhere you go. They come out at you deep in the forest. They're tough, relentless, merciless, untiring, and they never give up. You might control yourself now, and not masturbate, but they'll get you in the end, as a wet dream. You might dream about raping your sister, your mother. It's not something you can control. It's a power beyond you-and all you can do is accept it. You're afraid of imagination. And even more afraid of dreams. Afraid of the responsibility that begins in dreams. But you have to sleep, and dreams are a part of sleep. When you're awake you can suppress imagination. But you can't suppress dreams”.
Haruki Murakami, Kafka on the Shore, Translated from the Japanese by Philip Gabriel, 2005, p 127.
ترجمه درست و دقیق متن به فارسی:
«اما خودت میدانی که این آرامش دوام نمیآورد. همانند جانوری که خستهگی را نمیفهمد، به هر کجا روی در تعقیب توست. آنها در اعماق جنگل بهتو سرک میکشند. سختجان، جبار، سنگدل و خستهگیناپذیرند و دست از سرت بر نمیدارند. شاید بتوانی خودت را کنترل کنی، خودارضایی نکنی، ولی در نهایت به عنوان یک خوابِ جنسی خیس به سراغت خواهند آمد. ممکن است خوابِ تجاوز به مادر یا خواهرت را ببینی. چیزی نیست که در اختیار تو باشد. نیرویی است فراتر از توان تو. یگانه کاری که از دستت بر میآید این است که آن را بپذیری. تو از تخیلات میترسی. و حتا بیشتر از آن از خوابهایت میترسی. از مسئولیتهایی که در عالمِ خواب دامنگیرت میشوند. ولی باید بخوابی و خوابدیدنها بخشی از خواباند. در عالم بیداری میتوانی تخیلات را سرکوب کنی. اما نمیتوانی خوابهایت را سرکوب کنی». منبع: اسد بودا.
Labels:
ترجمه
2 comments:
اما چاره چیست؟ ماهای که زبان بلد نیستیم به کجا پناه ببریم؟
کتابهای بی سانسور صوتی را از جمله همین کتاب در کست باکس جستجو کنید
ارسال یک نظر