امروز و دیروز، هزاره های دایاسپورا، در سرتاسر جهان برای آزادی ۳۱ نفر مسافری که اخیرا در ولایت زابل توسط افراد سیاهپوش و نقابدار ربوده شده اند دست به تظاهرات می زنند. کسانی که در این تظاهرات شرکت می کنند، بد نیست برخی موضوعات اساسی که در طول تاریخ هزاره از آن رنج برده اند را رک و بی پرده به گوش گروه های مدافع حقوق بشر و کشورهای حامی اقلیت ها رسانیده شود.
چه بخواهیم چه نخواهیم موضوع گروگان گیری هزاره ها در زابل ریشه در کدورت های مذهبی و اتنیکی دارد. این موضوع باید بی محابا درشت شود ورنه چیزی غیر از آن نه قابل توجه خواهد بود و نه هم به اصلی قضیه نزدیک. برخی ها کوشش کرده اند و کوشش دارند موضوع گروگانگیری را به یک موضوع فرامرزی و فراملی نسبت بدهند؛ خیلی از آنها نه اطلاع دقیقی از وضعیت گروگان ها دارند و نه هم از نیت گروگانگیرها. حرفی که این دسته از مردم به خورد مردم می دهند یک سری افواهاتی هستند که عمدا برای مغالطه و وارونه کردن حقیقت ها به کار می برند. مشخصا، چنین افواهات، در اکثر مواقع از سوی مقامات بلند رتبه دولتی و خصوصا رهبران هزاره ها پخش و نشر شده اند. نمونه این نوع بی مسئولیت سخن گفتن و تا حدی دروغ را اخیرا از محمد محقق شنیدیم. او در مصاحبه ای با خبرگزاری اسوشیتیت پرس که در ۴ اپریل به نشر رسید گروگانگیری را مستقیما به گروه داعش نسبت داد.
حقیقت این است که هزاره ها هنوز مورد تبعیض و تعرض سیستماتیک از سوی اقوام دیگر هستند و این موضوع نباید منکوب گردد. سرپوش گذاشتن روی این حقیقت که هزاره ها مورد قتل عام و ستم عمومی از طرف اقوام غالب قرار دارند نه تنها هزاره ها را از دردی که امروز تنش را فرا گرفته و تهدیدهای محتمل آتی تقلیل نمی دهند بلکه این نوع جبهه گیری اعتذاری برای اربان، هزاره ها را به سوی قتلگاه 'کندی پشت' سوق می دهند. بنابراین، اگر تظاهراتی صورت می گیرد و تظاهرچیان برای آزادی ۳۱ نفر گروگان های هزاره از جامعه جهانی و فشاور آوردن روی دولت مرکزی، این موضوع که هزاره ها همیشه مورد تهدید و خشونت اتنیکی قرار دارند را نباید فراموش کنند. مهمترین نکته ای که می توان در قطعنامه ها و پلاکارت ها ارائه کرد تقاضای کمک از سازمان ملل و گروه های مدافع حقوق بشر نسبت به حمایت از اقلیت هزاره ها در افغانستان است.
Labels:
اجتماعی
0 comments:
ارسال یک نظر