وقتی به ایدیالوژی شیعیان دقت کنیم تقریبا فرق چندانی با سنی های افراطی ندارد. فرقش این است که به جایی محمد، نام مهدی را گذاشتند ورنه دیدگاه "جهانی شدن" مبنای هر دو مذهب است. حقیقت این است که دین شیعه همانقدر داعشی است که دین سنی است. اگر می خواهید شباهت های این دو را ببینید، وضعیت جامعه ایران بعد از انقلاب ایران را مطالعه کنید که پس لرزه اش حتی به هزاره جات رسید. ملایان مساجد، آلات موسیقی مانند چنگ و دمبوره یا دنبوره ها را شکستند. شادی و خوشی را قدغن کردند و به جایی آن ماتم و اندوه را جانشین کردند. روحیه دل زنده بودن و شادمانی را از هزاره ها ستاندند. تا دهه 1970 میلادی، مردم هزاره، مرد و زن، با هم رقص و پایکوبی می کردند. سنت های شاد و طربناک شمنیسم (shamanism) داشتند. حالا از آنها خبری نیست. جایی آن را حزن و اندوه داستان ساختگی کربلا گرفته است.
طالبان را محکوم می کنند که مخالف موسیقی است. تازه شنیدم که شورای علمای بامیان جشنواره دنبوره را منع کرده است و یا می کند. البته چندین سال است که بیانیه صادر می کند. وقتی یک انگشت انتقاد به طرف دیگران نشان می گیرید، سه انگشت به سمت خود تان هم بگیرید! اسکرین شات را از اینجا برداشتم.
1 comments:
گپ یگان شیعه لوده نمایندگی از بخش زیادی از جامعه اهل تشییع افغانستان نمی کند.
ارسال یک نظر