در طی هفته های گذشته مارکس خواندم. برای اینکه بعضی تیوری های ماتریالیسم تاریخی اش را بهتر بفهمم سراغ فویر باخ و هگل رفتم. چقدر خوشحالم از این کشفم و چقدر غبطه میخورم به کسانی که زودتر مارکس را کشف کردند، خوانده اند و فهمیده اند. امروز به این میاندیشیدم که اگر مارکس را 15 یا 20 سال پیش خوانده بودم، درک من از جهان و وضعیت موجود بهتر بود و ای بسا که موقعیت شخصی ام. برای این چند روز، یک حس خیلی سنگینی مملو از فقدان و از دست رفتن زمان بر من غلبه کرد. چه چیزهای را که ما از دست ندادیم! چه فرصت های که تبدیل به قدرت و توانایی بود بی توجه از کنارش رد نشدیم! چقدر بدیهی پنداشتیم چیزهای که مهیا بود ولی حالا به آن می چسپیم. بهرحال، خوشحالم از اینکه مارکس را کشف کردم هرچند دیر. چقدر فکر بکری داشته، چقدر فهم درستی از اجتماع و تاریخ فهم بشر داشته و چقدر خوش فکر بوده!
skip to main |
skip to sidebar
یادداشت هایی پراکنده یک دانشجوی دکترای انتروپولوژی
نمایش پستها با برچسب مارکس. نمایش همه پستها
نمایش پستها با برچسب مارکس. نمایش همه پستها
یکشنبه، دی ۱۴، ۱۳۹۹
اشتراک در:
پستها (Atom)