تیم فوتسال زیر 17 سال حالا تبدیل به توتیم (totemization) قدرت نمایی گروه حاکم شده اند. آنها را مثل اشیایی دیدنی از این ولایت به آن ولایت، از این شهر به آن شهر به نمایش می برند تا گروه حاکم از این طریق کسب مشروعیت بکنند و افغانستان را گل و گلزار نشان بدهند. در برابر چنین سفیدسازی باید ایستاد و نوشت و حرف زد.
پسر هزاره را لونگی به سرش می گذارند و عکس می گیرند و تبلیغات می کنند که چه؟ می خواهند بگن که ما به هزاره ها حق و حقوق قایلیم؟ این در وضعیتی اتفاق میفته که هزاره ها اکنون کاملا به حاشیه رانده شده اند. توتیم سازی این بچه های جوان بنام قهرمانان ملی و "افغان" نه تنها به فراموشی بیشتر هزاره ها کمک می کند بلکه رغبت برای دادخواهی و حقوق برابر را در اذهان هزاره ها کمرنگ می کند چون چنین کاری که تالبان الان با بچه های تیم فوتسال انجام می دهند اغوا کننده است. وقتی هزاره های به حاشیه رانده شده می بینند که بچه های فوتسال هزاره در میان مردم پشتون در جنوب مورد استقبال قرار می گیرند خواهی نخواهی به این باور دل خوش می کنند که شاید وضعیت هزاره ها خیلی بد نباشد. شاید تالبان و پشتون ها اینقدر بدجنس نباشند.
غافل از اینکه این کارها اصلا بخشی اناتومی حکومت های فاشیستی است. برای مشروعیت خود از هر امر اغواکننده ای دریغ نمی کنند. حتی آنها را خلق می کنند. مثلا، چند هفته پیش، انترنت را قطع کردند. دو روز بعد وقتی دوباره برگرداند، مردم از خوشی در خیابانها ریختند و جشن برپا کردند. حکومت های فاشیستی قومی مثل تالبان، مشکل خلق می کنند و دوباره خود شان حل می کنند.
نگرانی زهرا را هم در همین چارچوب دید. تالبان با توتیم سازی اعضای تیم فوتسال زیر 17 سال چه می خواهند؟ مگر جز مشروعیت سازی و به حاشیه راندن بیشتر زنان و اقلیت های قومی مثل هزاره ها چیزی دیگری در میان است؟
بخشی تلخی از این توتیم سازی این است که دقیقا 132 سال قبل، همین بچه های که امروز در ولایت های جنوبی منحیث قهرمان به نمایش فرستاده می شوند، اجداد شان منحیث برده به بازارهای جنوب به فروش می رفتند. این دو رویداد تاریخ را نباید فراموش کنیم.

0 comments:
ارسال یک نظر