امین صیقل یا سیکل (Amin Saikal) را میشناسید؟ او استاد دانشگاه در استرالیاست و کتاب های زیادی نوشته در باره افغانستان و حتی ایران.
|
Amin Saikal: Afghanistan's racist scholar
|
در سال ۲۰۱۰ در یک مصاحبه با ABC گفته بود که هزاره در افغانستان هیچ مشکلی نداره، آنها را برگردانید. این زمانی بود حزب اپوزیسیون ضد مهاجرت تونی ابت مشغول طرح ریزی برنامه های ضد مهاجرت و پناهندگی بود. مهاجرین هزاره یک بخش قابل ملاحظه ای از کسانی بودند که از طریق آب ها به آسترالیا وارد می شدند. خیلی های آنها از ستم و خشونت های سیستماتیک فرار می کردند. اکثر کسانی جان شان به خطر انداختند هزاره های بودند که در کویته زیست می کردند. در سالهای 2010، 2011 و 2012، قتل های هدفمند و زنجیره ای علیه هزاره های کویته بیداد می کرد. گزارش فارسی دیدبان حقوق بشر از آن سالها را ببینید. خیلی ها از همین خشونت های سیستماتیک فرار کردند. همان سالی که این آدم ادعا می کند افغانستان برای هزاره ها امن است. در افغانستان در همان سالها کوچی ها بر سرزمین های هزاره ها هجوم بردند. صدها نفر کشته شدند. هزاران نفر آواره شدند. در دره مرگ جلریز مردم هزاره سربریده می شدند. صیقل می گوید افغانستان برای هزاره ها بهشت است. همه تهدیدها و قتل عام ها را نادیده می گیرد.
متن مصاحبه را بخوانید یا گوش بدهید. امین صیقل در یک بخش مصاحبه میگه، هزاره ها در افغانستان هرگز مشکل نداره و آنها را میشود به افغانستان بر گرداند، مثلا در مناطقی برد که اکثرا هزاره زندگی می کنند. مثلا هزاره جات. جالب اینجاست که او از یک طرف می گوید تهدیدی علیه هزاره در افغانستان نیست و از طرف دیگر می گوید این هزاره ها را به جاهایی باید برگرداند که تجمع هزاره ها بیشتر است، جاهایی که بنظر او امن است. این تقریبا به یک طرح اخراج می ماند چون او جزییات بازاسکان هزاره ها را در افغانستان با کمی جزییات شرح می دهد. معلوم است که این آدم این ها را از شکمش درآورده که در انگلیسی برش میگه gut reaction که هیچ ربطی به تفکر و تحقیق ندارد. ولی میدانید چرا حرف های این آدم خطرناک است؟ شما وقت در آکادمیک چند تا کتاب بنویسید و پست مهمی آکادمیک را اشغال کنید و نام "استاد متشخص" distinguished professor را حمل کنید، می توانید هر گهی را بخورید، کسی نمی گوید اشتباه می گویید. مثل این امین صیقل. چرا؟ چون آن وزن حرفه و تحقیق و مقام به شما چنین کالای امتیازی را مهیا می کند. شاید بپرسید چرا چنین عنوانی به این آدم داده است. خوب، در غرب یک استاندارد یا کد اخلاقی نانوشته ای وجود دارد که وقتی انسان ها به چنین درجه ای از علمیت می رسند از تبعیض، حسودی و راسیسم فارغ می شوند ولی خوب کسی نمیداند که انسان "افغان" با رسیدن به چنین درجات علمی، بر دیوار ذهن قبیله ای و راسیسم حتی خراشی نمی اندازد چه به برسد که آنرا فرو بریزد.
متاسفانه آدم های (افغان ها) که ضد هزاره اند زیادند. حتی آنهای در آکادمیک رفته اند آدم نشده اند. هنوز راسیست مانده اند. مثل صیقل که در سال ۲۰۱۰ طرح برگشت/اخراج هزاره ها را از آسترالیا پیشنهاد می کرد.
مصاحبه را اینجا بشنوید یا بخوانید.
امین صیقل در سال 2012 یک مقاله سراپا مزخرف و جانبدارانه در باره هزاره ها در ژورنال Journal of Muslim Minority Affairs نشر کرد که همه اش کلی گویی است. مأخذها از انگشتان دست فراتر نمی رود و آنهم اکثرا ارجاع به کارهای خودش است. ظاهرا می خواهد در مورد توسعه یا پیشرفت هزاره ها بحث کند اما لایه های زیرین و ایده های نهفته ای این مقاله پر از نفرت، کینه، و تبعیض است که راسیسم تلقی می شود. من در این نوشته به این لایه های نفرت و خشم که در ته ذهن نویسنده است می پردازم.
کل حرف صیقل در آن مقاله رسمی کردن دروغ ها و ادعاهای است که در مصاحبه با ABC دو سال پیش گفته بود. در این مقاله بصورت سیستماتیک و ظاهرا علمی می خواهد آن ادعاها را به کرسی بنشاند که افغانستان برای هزاره ها بهشت است و آنها حاکمان بالفعل اند و نیازی نیست نگران آنها باشیم. مزخرف تر از همه اینکه در این مقاله می گوید حالا کیس "هزاره بودن" تبدیل به یک صنعت شده است. این یعنی چه؟ مخاطب او دولت آسترالیا و مردم غربی است. می گوید کسانی که پرونده پناهندگی به نام هزاره می اندازند، باور نکنید چون آنها دروغ می گویند. این یک تجارت است. اصلا رنج و ستم بر هزاره دروغ است. افغانستان برای آنها گل و گلزار است. یک بعد دیگر حرف های او بی اهمیت و دروغ جلوه دادن کیس های پناهندگی مهاجرین هزاره است. ابعاد خطرناک ادعاهای راسیستی این آدم را می بینید؟ این مقاله دقیقا حرف های است که او در مصاحبه ای دو سال پیشش در سال 2010 گفته بود. نکته های خطرناک و تبعیض آمیز زیادند. حتی تلویحا می گوید حرف های مدافعان حقوق بشر و فعالین را باور نکنید. مثلا بصورت برملا می نویسد که افراد و اشخاص آکادمیک و سازمان های که در مورد رنج و ستم هزاره ها سر و صدا می کنند بیشتر به خاطر این است که می خواهند از این طریق صاحب آب و نان شوند. این یعنی که آنها هم دروغ می گویند. او ادامه می دهد که حالا وقتش رسیده که ما به کیس "هزاره بودن" بازبینی کنیم و به این موضوع فکر کنیم که هزاره بودن زیاد امتیازی نداره و نباید به آنها بیشتر از اقوام دیگر امتیاز داد چون آنها تنها کسانی نیستند که رنج می برند. معنی ساده حرف صیقل این است که دروغ های هزاره ها را من افشاء می کنم و شما از این به بعد به به ادعاهای آنها توجه نکنید.
بعد میگه اگر از رنج بگویم هزاره ها تنها نیستند دیگران هم رنج می برند. رنج هزاره نباید متفاوت از دیگران باشد و برای آنها امتیاز داده شود. اذعان می کند که طالبان بر هزاره ها ستم کرده است اما برای اینکه مسیله را معکوس نشان بدهد می گوید تنها هزاره ها نبودند که طالبان ستم راندند اما او نمی گوید کیها به جزء هزاره ها بصورت سیستماتیک قتل عام شدند. این یعنی انکار قتل عام هزاره. در قسمت تجارت، می گوید، هزاره ها امروز در تجارت خیلی رشد کرده به حدی که آنها امروز با چین، ایران، هندوستان و امارات عربی شراکت تجاری دارند و در افغانستان صاحبان بزرگترین سوپرمارکت هاست. این یعنی که افغانستان آنقدر جایی خوب است که به هزاره ها اجازه داده است تجارت کنند و صاحب مغازه شوند. یعنی اینکه نگران نباشید، وضعیت اقتصادی آنها هم خوب است.
در یک جایی دیگر با کنایه در باره زبان هزارگی می نویسد. میگوید هزاره ها حتی قصد دارند لهجه ای شان را به نام زبان جاه بزنند. می افزاید، هزارگی یک لهجه است نه زبان اما هزاره ها می کوشند لهجهء شان به عنوان یک زبان بین المللی شناخته شود. آخر، مگر کار یک محقق و استاد دانشگاه قضاوت کردن است؟ آخر به تو و دیگر متعصب ها چه ضرری می رسد اگر هزارگی به عنوان یک زبان شناخته شود، آنهم در دنیای دایسپورا؟ اگر فارسی را دری بنامیم چرا نمی شود لهجه ای را که خود هزاره ها به آن صحبت می کند هزارگی ثبت کرد؟ مشکل شما چیست؟
آدم شاخ در می آورد با چه دیده درآیی و جرئتی این آدم ایده های راسیستی اش را در یک جورنال به نشر رسانده است!
پیشنهاد من این است که این مقاله را زمانی مرجع دهید که از راسیسم و تبعیض علیه هزاره ها حرف میزنید و این مقاله را نمونه آشکار راسیسم یک آکادمیک "افغان" یاد کنید نه مرجع برای تایید و یا ملاک بر ادعا. افراد مانند صیقل خیلی خطرناکند چون آنها عمدا برای سفید کردن حقایق ناخوشایند و تبعیض سیستماتیک علیه هزاره ها کار می کنند. جلو این نوع کارها باید اعتراض کرد. این مقاله ارزش تحقیق را ندارد. همانطور که گفتم حرفای است که این آدم از شکمش درآورده یا همان gut reaction. سراسر مقاله پر از کلی گویی و حدس و گمان. پایان مقاله را ببینید، چند تا مأخذ این آدم ذکر کرده است؟ اکثر مرجع ها کارهای خود این آدم راسیست است به جز دو یا سه مورد. همین خودش کافی است که به این مقاله بدگمان شویم و استفاده نکنیم و علیه آن اعتراض کنیم.
چطوری می شود با این راسیست و افراد نظیر او مقابله کرد؟
صیقل فعلا در دانشگاه وسترن آسترالیا در دیپارتمت علوم اجتماعی استاد کمکی است. اگر در آسترالیا زندگی می کنید، نامه بنویسید به رئیس دانشگاه و دیپارتمنت که او در آنجا مشغول است. این ایمیل آدرس دیپارتمنی است که در او در آنجا درست می دهد: schoolops-hass@uwa.edu.au. او عضوی بورد مرکز برای دولت و جامعه مسلمانان نیز است. به این صفحه بروید و دست اندرکاران نامه بنویسید تا این آدم را اخرج کنند. اگر دیدید او در جایی برای سخنرانی دعوت شده است بروید در جلسه ازش در مورد نژادپرستی و هزاره هراسی او ازش بپرسید. انتقاد کنید. او را به چالش بکشید. کنسلش کنید. اگر در دانشگاهی هستید که قرار است او را دعوت کنند اعتراض کنید و نامه بنویسید. اگر دانشجو هستید و یا کارهای تحقیقی انجام می دهید، از کارهای او استفاده یا مآخذ نگیرید اگر کردید اذعان کنید که در عین حال این نویسنده یک راسیست و ضد هزاره است. این تنها شیوه مبارزه علیه آدم های راسیست است.
نکته پایانی: خیلی مایوس شدم که نعمت الله ابراهیمی در کتابش "هزاره ها و دولت افغان" یک عالم به کارهای این آدم حتی مقاله ای راسیستی او ارجاع داده است اما دریغ از یک اشاره به بعد راسیسم امین صیقل. تعجب کردم.